توضیحات
رمان «جودی مریخی میشود» نوشتهی «مگان مکدونالد» نویسندهی آمریکایی توسط «محبوبه نجفخانی» به فارسی برگردانده شده است. به گفتهی مترجم «مگان مکدونالد» اولین نوشتهاش را در سن ۱۰ سالگی و در روزنامهی مدرسهاش منتشر کرد. او از آن زمان تا امروز حدود بیستوپنج کتاب برای کودکان نوشته که ماجراهای آنها را اغلب از خاطرات دوران کودکیاش الهام گرفته است.» در آغاز داستان جودی مریخی میشود میخوانیم: «او، جودی دمدمی سرحال نبود. دل و دماغ نداشت. انگار که آبنبات ترش توی دهانش باشد، اخمهایش حسابی تو هم بود. همهاش هم به خاطر عکسهایی بود که توی مدرسه از بچه ها انداخته و آن روز برایشان به خانه فرستاده بودند. اگر استینک به اتاقش میآمد، از جودی میخواست که عکس مدرسهاش را نشان بدهد و اگر عکس جودی را میدید، تیشرتش را میدید که رویش نوشته شده بود: من دخترم، صدای غرشم را بشنو. (همان تیشرتی که امروز پوشیده بود) و اگر توی عکس، تیشرت غرشیاش را میدید، قیافهی جودی را هم میدید که با آن موهای ژوایدهای که روی صورت و چشمهایش ریخته بود، شبیه آدم جنگلی شده بود. اگر مامان و بابا عکسش را میدیدند، از تعجب شاخ درمیآوردند. بابا همان روز صبح گفته بود: “آرزو به دلمان مانده از دخترمان یک عکس کلاسی قشنگ داشته باشیم.” مامان گفته بود: “شاید امسال عکسش خوب شود.” اما کلاس سوم هم فرقی با سالهای قبل نداشت.» کتاب حاضر را که یازدهمین جلد از مجموعهی «جودی دمدمی» است، نشر «افق» منتشر وروانهی بازار کتاب کرده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.